سخنی از ملاصدرا
بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف.
و زبان هایتان را از هر گفتار ناپاک و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار
و بپرهیزید از ناجوانمردی ها . ناراستی ها . نامردمی ها!
چنین کنید تا ببینید که خداوند . چگونه بر سفره ی شما . با کاسه ای خوراک و تکه ای نان می نشیند
و بر بند تاب. با کودکانتان تاب می خورد . و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان می کند
و “در کوچه های خلوت شب با شما آواز می خواند”… مگر از زندگی چه می خواهید.
که در خدایی خدا یافت نمی شود. که به شیطان پناه می برید ؟ که در عشق یافت نمی شود. که به نفرت پناه می برید ؟
که در سلامت یافت نمی شود. که به خلاف پناه می بری